جوان: میدانستم بعد از باخت به سرلک هم هنوز شانس دارم/ نباید ناامید میشدم
احمد جوان در خصوص ملحق شدنش به تیم ملی جوانان برای حضور در مسابقات جهانی بلغارستان اظهار داشت: خداراشکر وضعیت روحیام بهتر شده و به اردو آمدهام. من برای دوبنده تیم ملی بزرگسالان تلاش میکردم، دیگر نباید به دنبال مدالی جز طلای جوانان جهان باشم.
وی که برای رقابت با علیرضا سرلک راهی تورنمنت بینالمللی تونس شده بود، در مورد کشتیاش با نایب قهرمان جهان گفت: خیلی بیجان بودم، بدنم خوب نبود، حالا نمیدانم برای تمرین زیاد بود و یا بد وزن کم کردن. قسمت نبود که ملیپوش بزرگسالان شوم. البته مشکل وزنی ندارم، 60 کیلو و نیم هستم.
این کشتیگیر 18 ساله مشهدی در مورد مبارزه دومش در تونس با حریف هندی، تصریح کرد: کشتی دوم من، 10 دقیقه بعد از مبارزه با سرلک بود. هنوز بدنم برنگشته بود، تازه کفشهایم را درآورده بودم. مربیان آنجا کم بودند و باتوجه به اینکه 4 کشتیگیر دیگر هم غیر از من آنجا روی تشک میرفتند، بعد از شکستم به سرلک، بالای سر من نیامدند، نمیدانستم خیلی سریع دوباره مسابقه دارم. حالم بد بود چون فکر میکردم دیگر جهانی بزرگسالان را از دست دادهام. یک خارجی بالای سرم آمد و گفت که الان کشتی داری و همانجا کفشهایم را پوشیدم، درحالیکه اصلا انگیزه نداشتم.
جوان تاکید کرد: شاید اگر میدانستم که درصورت شکست حریف هندی، حتی میتوانم به فینال برسم و با توماس گیلمان کشتی بگیرم و درصورتی که گیلمان را میبردم باز هم شانس ملیپوش شدن را دارم، خیلی بهتر با حریف هندی مبارزه میکردم. کشتیگیر هندی حریفی نبود که به او ببازم. نتوانستم بعد از باخت به سرلک خودم را جمع کنم.
مدعی وزن 57 کیلوگرم که با شکست سرلک قهرمان جام تختی امسال شد، با اشاره به درسی که از حضور در تورنمنت تونس گرفته، گفت: اگر مسابقه جهانی و آسیایی بود، قضیه کاملا فرق میکرد و حتی بعد از باخت، این شانس بود که مدال بگیرم و میدانستم که حتما باید برای مسابقه بعدی امید و انگیزه داشته باشم که دست خالی از مسابقه برنگردم، اما این یک تورنمنت بود که برای ما جنبه انتخابی داشت، من بعد از باخت خودم را نتوانستم جمع کنم. این تجربهای بود که از تونس به دست آوردم و هیچ وقت فراموشش نمیکنم که خودت باید خودت را جمع کنی و همیشه امیدی هست. من اولین بارم در زندگی بود که مسابقه را وا میدادم. بعد از باختم به سرلک خیلی ناامید شدم، اما حالا متوجه شدم که در مسابقه و روی تشک، خودت هستی و خودت. یعنی باید خودم را جمع میکردم و اجازه نمیدادم ناامیدی سراغم بیاید.
انتهای پیام/